سرگردانیها و آشفتگیهایی که معمولا دچارش هستیم، اینکه بدون دلیل کج خلق و غمگین هستیم همه از بی خبری از خود سرچشمه می گیرند.
این که چرا از ذهنمان سردر نمی آوریم یکی به ساختار مغزمان مربوط است که برای تصمیمگیری های سریع و غریزی تکامل یافته است و دیگری به شکنندگی عاطفیمان مربوط می باشد. وقتی دچار احساسات می شویم دیگر آگاهی به کارمان نمی یابد.
ما برای اینکه از تصویری که در ذهنمان از خود داریم محافظت کنیم به شناخت خود نمی کوشیم، اما عدم شناخت ذهنی خود هزینه های بالای دارد که پرداخت خواهیم کرد.
لازم است احساسات و امیال خود را مدیریت کنیم، آنها را مورد واکاوی قرار دهیم در غیر این صورت به شیوهای بدتر بروز می کنند، همچون زخمی چرکی سرباز می کنند.
وقتی با خومان غریبه باشیم نمی توانیم در زندگی انتخاب درست و به جا بگیریم پس باید به این سخن سقراط عمل کنیم که میگوید: «خودت را بشناس»
بخش بزرگی از مشکلات ذهنیمان از افکار و احساساتی ناشی می شوند که گرهشان باز نشده، بررسی نشده و با دقت کافی به آنها توجه نشده است. با دسترسی به ذهنمان از سردرگمی رها می شویم.
اضطراب، عصبانیت و هیجان از جمله احساساتی هستند که باید واکاوی شوند، باید به آنها اجازه داده شود که خودشان را درک کنند و خنثی شوند.
اضطراب
زندگی بسیار بیشتر از آن حدی نگران کننده است که حاضر به پذیرش آن هستیم.باید به همه ی اضطرابهایمان فرصت دهیم که خودشان را درک کنند، با گوش دادن به آنها قدری از شدتشان کاسته می شود. وقتی اضطراب هایمان به نحوی نظم و ترتیب بیابند و به آنها پرداخته شود، بی اعصابیمان نیز به طور کلی افول خواهد کرد.
در واکاوی اضطراب باید با جنبه آرام وجودتان و با حوصله تمام توضیحات خود را درمورد اضطرابهایتان بشنوید و به شیوه عمل گرایانه روبرو شوید
عصبانیت
ما به این دلیل عصبانی می شویم که بسیار بیش از آنکه تصور می کنیم شکننده هستیم و در زندگی مدام در معرض اصابت تیرهای کوچکی هستیم که از اطرافیانمان به سمت ما شلیک میکنند.
هنگام شناخت خودمان باید نسبت به خودمان دلسوز باشیم و باید گوش شنوایی برای خودمان باشیم تا به آرامش برسیم.
هیجان
احساس هیجان مسیرهای جدیدی برای زندگی شغلی و شخصیمان به ما معرفی میکند. اگر در مورد هیجان تامل نکنیم تا بیشتر تحلیل کنیم فرصت های پیشرفت را از خودمان دریغ میکنیم
با تعمق قرار نیست مشکلات را حل کنیم بلکه به ما کمک می کند تا موقعیتی را فراهم آوریم و افکارمان را بیشتر بشناسیم و به آنها نظم و ترتیب ببخشیم و در نتیجه آرامتر می شویم، کمتر آزار می بینیم و ذهنیت روشنتری درباره زندگی پیدا می کنیم.
… ادامه دارد
آخرین دیدگاهها