هفته دوم

نقل قول شماره ۲:

تنها چیزی که شما را از رسیدن به رؤیاها و آرزوهایتان بازمیدارد خود شما هستید.

تام برادلی

روز اول:

آیا تاکنون به بازی کودکان نگاه کرده اید ؟ آیا به آرزوهای کودکان گوش فرا داده اید؟ بسیاری از آرزوهایشان در خلال بازیهایشان هویداست. برخی آرزو دارند به فضا بروند و حتی با وسایل خانه سفینه شان را میسازند. برخی دیگر آرزو دارند دکتر شوند و دائم عروسک هایشان را درمان میکنند و برخی دیگر در آرزوی فوتبالیست معروف شدن دائم فوتبال بازی میکنند و نام بازیکن مورد علاقه شان را بر روی خود میگذارند. گروهی دیگر صاحب آرزوهایی هستند که رسیدن به آنها در نظر ما بزرگترها امری غیر ممکن و محال است. چرا در نظر ما اینگونه است؟ واقعاً چرا؟

مگر غیر این است که ما کوکان دیروز هستیم اما چه بر سر ما آمده است که آرزوهایمان را از یاد برده ­ایم. برخی از ما کاری را انجام  می­دهیم که با آرزوهایمان فرسنگ ها فاصله دارد. وقتی از ما پرسیده میشود که آیا به آرزوهایتان رسیده اید چه پاسخ خواهید داد؟ اگر پاسختان منفی است پس چرا به آرزوهایتان نرسیده اید؟

در جواب پاسخ میدهند که شرایط ما را از رسیدن به آرزوها و رویاهایمان دور کرده است. اما شرایط را چه کسی تعیین میکند. مگر این خودمان نیستیم که شرایط را میسازیم.

اینجاست که سخن تام برادلی برایمان معنا میشود: “تنها چیزی که شما را از رسیدن به رویاها و آرزوهایتان بازمیدارد خود شما هستید.”

روز دوم:

من شروع کردم اما موانع بر سر راه نگذاشت که من ادامه بدهم.

این جمله را بارها و بارها شنیده اید و حتی خود شما هم شاید از آن استفاده کرده باشید. آیا علت واقعی نرسیدن به آرزوها و اهدافتان همین موانع روبه رویتان است؟ تا حالا این سؤال را از خودتان پرسیده اید؟

بگذارید با ذکر مثالی پاسخ سؤال فوق را بررسی کنیم.

قرار است با خانواده به مسافرت بروید. وسایل سفر را آماده کرده اید هنگامیکه در جاده قرار میگیرید با ترافیک در جاده روبرو میشوید یا لاستیک ماشینتان پنچر میشود، ماشینتان خراب میشود، جاده مسدود میشود و خیلی دیگر از اتفاقاتی که ممکن است در طول سفرتان برایتان اتفاق بیفتد. شما با دیدن این اتفاقات چه میکنید؟ باز میگردید یا نه به راهتان ادامه میدهید؟

در همه موارد بالا شما به هیچ وجه از ادامه سفر منصرف نمیشوید چون میدانید در این زمان است که موقعیت رفتن به سفر برایتان پیش آمده است پس تمام سعیتان را میکنید تا موانع و مشکلاتتان را رفع نمایید. صبر میکنید تا ترافیک باز شود، پنچری لاستیک را میگیرید، با تعمیرکار سیار تماس گرفته تا خرابی ماشین را رفع کند و اگر جاده مسدود بود دور میزنید و از مسیر جایگزین استفاده خواهید کرد. پس این خود شما هستید که انتخاب میکنید بازگردید یا نه به راهتان ادامه دهید.

برای تمام فعالیتها و کارهای روزانه که رسیدن به آرزوها هم جزئی از آنهاست، با وجود تمامی مشکلات و موانع این خود شما هستید که تصمیم میگیرید به تلاشتان ادامه دهید یا خیر و به قول تامی برادلی “تنها چیزی که شما را از رسیدن به رؤیاها و آرزوهایتان بازمیدارد خود شما هستید.”

روز سوم:

کدام لذت بخش تر است؟ لباسی را که براساس سلیقه خود انتخاب کرده اید یا لباسی را که براساس سلیقه و نظر دیگران انتخاب میکنید؟

موضوع امروز از آنجایی به ذهنم رسید که داشتم کمد لباسهای دخترم را مرتب میکردم. چیزی توجهم را به خود جلب کرد و آن این بود که یکدسته از لباس ها خیلی نو بودند و تنها یک الی دو بار پوشیده شده بودند و دسته دیگر از لباسها بر اساس شست و شوی زیاد رنگشان رفته بود.

وقتی دقیق تر شدم یادم آمد که لباسهای نو لباسهایی بودند که خودم آنها را برای دخترم انتخاب کرده بودم در عوض لباسهایی که خودش آنها را انتخاب کرده بود کهنه شده بودند و رنگشان رفته بود در این لحظه بود که سخن تام برادلی را به یاد آوردم.

بنابراین می توان گفت در تمامی فعالیتها و کارهایمان این خودمان هستیم که تعیین میکنیم چه چیز را انجام دهیم و چه چیز را انجام ندهیم.

روز چهارم:

وقتی چیزی مورد علاقه ات باشد تمام تلاشت را میکنی تا آن را به دست بیاوری. وقتی خوراکی ای را دوست داری آن را با لذت فراوان میخوری و حتی در بعضی مواقع سعی میکنی به بهترین صورت آن را درست کنی. وقتی کاری را که انجام میدهی مورد علاقه ات باشد آن وقت آن را با تمام وجود انجام میدهی.

فردی را میشناسم که رؤیای به خارج رفتن و ادامه تحصیل در یک کشور را در سر داشت برای همین برای رسیدن به این رؤیا تمام تلاش خود را کرد. از شرکت در کلاسهای زبان انگلیسی، شرکت در کلاسهای آلمانی،ثبت نام در آزمونهای مورد نیاز برایگرفتن ویزا گرفته تا رفتن به سفارتخانه و انجام کارهای مربوط به ویزا و … همه را تنها خودش با شور و اشتیاق انجام داد.

ناگفته نماند که او در این راه سختی بسیار کشید؛چه روزها و چه شبهایی که مطالعه نکرد، چه آزمون های که مردود شد اما اینها باعث نشد دست از تلاش خود برارد و همچنان ادامه داد و بالاخره توانست ویزای تحصیلی خود را از یکی از دانشگاهای امریکا دریافت نماید و به آرزویش برسد. اینجا شروع تازه ای برای او شد.

وقتی به این فرد نگاه میکنم میبینم تام برادلی به چه زیبایی رابطه بین رسیدن به آرزوها و خودمان را بیان میکند.

روز پنجم:

تا چه اندازه به تأثیر نوع تفکرتان بر نحوه عملکردتان باور دارید؟

حتماً پیش آمده است که درباره مشکلات و موانع موجود در زندگیتان با خود، فکر کرده باشید و حتی با خود درباره آنها صحبت کرده باشید. در واقعیت نحوه عملکردتان پس از این تفکرات چگونه بوده است؟ آیا تا به حال آنها را ارزیابی کرده اید؟

افکاری که به ذهن ما هجوم می آوردند به دو دسته افکار منفی و افکار مثبت تقسیم بندی می شوند.

افکار منفی ما درباره مسائل پیرامون نه تنها برای ما کاری انجام نمیدهند بلکه بیشتر ما را آشفته و سرگردان میکنند. و حتی باعث میشوند که مشکلات از حد واقعی سخت تر به نظر بیایند به طور مثال افرادی که دائماً در مورد نداشتن پول و مشکلات زندگی فکر میکنند و گاهی آنها را  به زبان می آورند در واقعیت بیشتر با مسائل مالی دست و پنجه نرم میکنند و مشکلات از در و دیوار بر سرشان آوار میشود.

افکار مثبت نقطه مقابل افکار منفی هستند. این افکار باعث میشوند که اعتماد ما افزایش پیدا کند و انگیزه مان نیز برای رفع مشکلات بیشتر شود. تأثیر افکار مثبت را میتوان در افراد موفق یافت. این افراد به موفقیت رسیده اند زیرا دو چیز را در اولویت قرار داده اند:

  • تلاش برای رسیدن به اهداف
  • باور به اینکه موفق میشوند که همین نشان دهنده افکار مثبت آنهاست.

از مطالب گفته شده این نتیجه حاصل میشود که تنها عامل رسیدن ما به پیشرفت و ترقی، تنها و تنها خودمان هستیم و این نتیجه را به زیبایی،تام برادلی در سخن  خود بیان میکند.

روز ششم:

مواردی را که الان میخواهم بازگو کنم همه جز مواردی هستند که برای حداکثر ما اتفاق افتاده است؟

بارها مقابل آینه ایستاده ایم و به خود گفته ایم وقت آن رسیده است که وزن خود را کم کنی. آن لحظه تصمیم می گیریم ورزش کنیم، میزان غذایمان را کاهش دهیم اما …

بارها تصمیم گرفته ایم صبحها زودتر از خواب بیدار شویم حتی برای اینکار ساعت را هم کوک کرده و بالای سرمان قرار میدهیم. ساعت بارها زنگ میخورد و ما با دست بر سرش کوبیده ایم اما …

بارها برایمان پیش آمده است که با مشاهده کسی که در هنری به موفقیت رسیده است ما هم تصمیم میگیریم که به دنبال علایقمان برویم؛ همانهایی را که تا به الان آموختنشان را به تأخیر انداخته ایم. در آن لحظه تمام عزممان را جزم میکنیم تا برای یادگیری اقدام کنیم اما … و هزاران مثال دیگر که در اینباره میتوان بیان کرد.

به مثالها توجه کرده اید؟ پس از این اماها چه جمله ای قرار خواهد گرفت.

در همه این موارد پس از اینکه ما از شرایط خارج میشویم یادمان میرود که باید آن کارها را انجام دهیم. ما فکر میکنیم به یک شخص یا یک محرک نیاز داریم که ما را مجبور به انجام کارها کند، در صورتیکه این طور نیست. من در اینجا نمیخواهم اثر یک محرک را نادیده بگیرم. محرک نیاز است اما همه چیز نیست. تا زمانیکه خودمان نخواسته باشیم هیچ کاری را انجام نخواهیم داد و به استناد به جمله تام برادلی تنها چیزی که ما را از رسیدن به وزن ایده آل، سحرخیزی، یادگیری و … باز میدارد خود ما هستیم.

روز هفتم:

حال خوب!!

ما انسان­ها افرادی هستیم که برای زندگی نیاز به برقراری ارتباط داریم. این ارتباط باید یک ارتباط درست و مناسب باشد. در این ارتباط گاهی با افرادی برخورد میکنیم که از بودن با آنها احساس رضایت داریم. در کنار آنها میخندیم از آن خنده های از ته دل، با آنها احساس سر زندگی میکنیم، با آنها از هر دری صحبت میکنیم و حتی از آنها کمک هم میگیریم و آنها با تمام وجودشان به ما کمک خواهند کرد.

در مقابل گاهی هم با افرادی رفت و آمد میکنیم که ما را از کرده خود پشیمان میکنند. وقتی حرف میزنند تمام غصه های عالم به دلمان راه پیدا میکنند. پر از احساس غم میشویم.

اینکه حالمان خوب باشد یا بد را چه کسی انتخاب میکند؟ در پاسخ به سخن تام برادلی استناد میکنیم:

تنها چیزی که ما را از رسیدن به حال خوب بازمیدارد تنها خودمان هستیم.

اینکه حالمان خوب باشد یا بد را خودمان انتخاب میکنیم. برای خوب بودن حالمان افراد منفی را از دایره روابطمان حذف میکنیم.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *