هفته سوم

نقل قول شماره ۳ :

شما شبیه به کسانی خواهید شد که بیشترین رابطه را با آنها دارید. پس با افرادی معاشرت کنید که ذهنی ثروتمند دارند.

آلبرت اینشتین

روز اول:

شما برای به دست آورن سلامتی تصمیم میگیرید که ورزش کنید. شب، قبل از خواب، ساعت را کوک میکنید تا صبح بتوانید بیدار شوید. ساعت زنگ میخورد و شما بیدار میشوید، دست و صورت خود را میشویید، لباسهایتان را میپوشید، کفشهای ورزشیتان را نیز به پا میکیند، از خانه بیرون میروید و شروع به پیاده روی یا دویدن می نمایید . پس از نیم ساعت یا حداکثر یک ساعت با حالی خوش به خانه باز میگردید و به ادامه کارهایتان میپردازید. چند روزی این روند را ادامه می دهید، اما اتفاقی که می افتد این است؛  پای رفتنتان کم کم سست میشود.

روز پنجم کمی دیرتر بلند میشوید، دیگر مثل همیشه آماده نمیشوید. حالت اکراه در همه رفتار شما به خوبی دیده میشود، از خانه بیرون میروید اما زودتر از همیشه به خانه بازمیگردید. بعدازظهر همان روز به دیدار یکی از دوستان قدیمتان میروید، یکی از دوستانی که بسیار با او در ارتباط هستید.

با دوستتان مشغول صحبت میشوید، در میان صحبتهایتان از ورزش روزانه خود برای او تعریف میکنید و دوست شما در پاسخ به گفته های شما می گوید: «چقدر حوصله داری صبح به این زودی بلند می شوی و برای ورزش کردن از خانه بیرون میروی. من که اصلا ً حوصله ندارم».

همین کلمه ها شمایی را که دو دل شده اید به طور کل منصرف میسازند. شب بنابر عادت چند روزانه خود، ساعت را کوک میکنید اما صبح، ساعت را خاموش میکنید و ورزشتان را به ساعت دیگری در طول روز موکول میکنید و پس از چند روز، دیگر خبری از ورزش کردن نیست.

حال به عقب برمیگردیم به بعدازظهر روز پنجم. به ملاقات دوست صمیمیتان میروید و در میان صحبتهایتان از ورزش روزانه تان صحبت میکنید. دوست شما عاشق ورزش کردن است و خودش نیز ورزش را در برنامه روزانه دارد. به همین دلیل به شما میگوید: «آفرین! چه کار خوبی! خیلی خوشحال شدم. اصلاً بیا از فردا با هم ورزش کنیم». و اینچنین شما مجدداً تشویق میشوید که به ورزش کردنتان ادامه دهید و حتی با دوستتان به ورزش میروید.

افرادی که ذهن ثروتمند دارند به سلامتی خود اهمیت میدهند. با استناد به سخن آلبرت اینشتین شما با ارتباط با افرادی که به سلامتی خود اهمیت میدهند به فردی تبدیل خواهید شد که به سلامت خود اهمیت قائل میشود.

افراد دارای ذهن ثروتمند به سلامتی خود اهمیت میدهند.

روز دوم:

شما چقدر به شانس اعتقاد دارید؟ رابطه ی شما با شانس چگونه است؟

در اطراف ما افرادی وجود دارند که تمام گرفتاریها و شکستهایی را که در زندگی خود با آنها مواجه میشوند، حتی موفقیتهایشان را نیز بر گردن شانس و اقبال می اندازند. بدهی بالا می آورند مقصر اصلی از نظر آنها شانس است. در جاده تصادف میکنند آن را هم تقصیر شانس می اندازند. در ارتباط با اینگونه افراد خواه ناخواه این ذهنیت در ما هم به وجود می آید که هرآنچه را برایمان پیش می آید به شانس و اقبالمان ارتباط دهیم، حتی آن را بر زبان نیز می آوریم.

در مقابل این افراد، افراد دیگری هم هستند که علت اصلی شکستها و موفقیتها را میزان تلاش خود میدانند. آنها بر این باورند که هرچه میزان تلاششان بیشتر باشد رسیدن آنها به موفقیت نیز بیشتر خواهد بود. آنها همچنین علاوه بر میزان تلاش، میزان توانایی و مهارت را هم از عوامل رسیدن به موفقیت میشمارند. در صورتیکه که با شکست مواجه شوند دوباره برای رسیدن به هدف اقدام میکنند آن هم به صورت جدی تر. هنگامیکه شما با اینگونه افراد معاشرت میکنید به صورت ارادی به سمت تلاش بیشتر میروید موضوعات جدید را یاد میگیرید همه این کارها را انجام میدهید تاچیزی از آنها کم نداشته باشید.

حال شما این دو دسته را با هم مقایسه کنید. ارتباط با کدام دسته از افراد مناسب تر است؟

افرادی که ذهن ثروتمند دارند شانس در ذهنشان هیچ جایگاهی ندارد، پس به استناد به این سخن آلبرت اینشتین با افرادی معاشرت کنید که ذهن ثروتمند دارند و شانس در ذهن آنها هیچ جایی ندارد.

افراد دارای ذهن ثروتمند شانس هیچ جیگاهی در ذهنشان ندارند.

روز سوم:

تا به حال برایتان پیش آمده است که برای انجام یک کار جدید نیازمند دریافت مشاوره باشید. در این مرحله شما کارتان را با اطرافیانتان در میان میگذارید.

حال تصور کنید اطرافیان شما افرادی باشند که هرگز از محدوده آسایش خود بیرون نمی آیند، از تجربه کردن کارهای جدید می هراسند و اصلاً اهل پذیرفتن ریسک نیستند. مشورت با اینگونه افراد هیچ نتیجه مثبتی برای شما نخواهند داشت و در بیشتر موارد باعث میشود که شما برای انجام کار دچار تردید شوید و حتی منصرف شوید.

حال اگر اطرافیان شما افرادی ریسک پذیر و شجاع باشند که هیچ ترسی در دل ندارند؛ مشورت با آنها سبب میشود که انگیزه شما برای انجام کارتان افزایش یابد. آنها آنقدر به شما خوب مشورت میرسانند که شما در موارد دیگر هم به سراغشان میروید.

از مقایسه این دو دسته از افراد میتوان نتیجه گرفت که افرادی قابل مشورت و معاشرت هستند که دارای ذهن ثروتمند هستند زیرا افراد با ذهن ثروتمند افرادی هستند که ترس در آنها هیچ جایگاهی ندارد.

 

روز چهارم:

رابطه اطرافیان شما با یادگیری چگونه است؟

یکی دیگر از عواملی که به شما یاری میرساند تا در حوزه کار یا هر حوزه دیگری که مدنظرتان است به موفقیت برسید، یادگیری مهارت و دانش های جدید در آن حوزه است. به همین علت یادگیری باید یکی از اولیتهای مهم شما باشد.

حال به سؤالمان باز میگردیم. رابطه اطرافیان با یادگیری چگونه است؟ رابطه اطرافیان با یادگیری چه تأثیری بر روی شما خواهد گذاشت؟ در خانواده ای که پدر و مادر اوقات فراغت خود در خانه را باگوشی سپری میکنند، فرزندان آنها چگونه رفتاری را در پیش خواهد گرفت؟ فرزندان در این خانواده هم به صورت غیر ارادی به سمت گوشی موبایل کشیده می شوند. نقطه مقابل اینگونه از خانواده ها، خانواده هایی هستند که در آن اعضای خانواده اوقات خود را با خواندن کتاب میگذرانند. در این دسته فرزندان خانواده با کتاب یک رابطه دوستانه پیدا خواهند کرد.

این مثال یک مثال ساده و قابل درک است و می توان اینچنین از ان نتیجه گرفت که رابطه با اطرافیان در یک مقیاس بزرگتر مانند گروه دوستان، آشنایان، همکاران نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. اگر شما در این گروهها با افرادی معاشرت داشته باشید که اهل یادگیری باشند به شما برای رشد یافتن کمک زیادی خواهد کرد. و به قول جناب اینشتین «شما شبیه کسانی خواهید شد که بیشترین رابطه را با آنها دارید. پس با افرادی معاشرت کنید که ذهنی ثروتمند دارند». منظور از ذهن ثروتمند ذهنی است که همواره به دنبال یادگیری است.

افراد دارای ذهن ثروتمند همواره به دنبال یاگیری هستند.

 

روز پنجم:

امروز میخواهم در مورد یکی دیگر از ویژگیهای افراد ذهن ثروتمند صحبت کنم. افراد دارای ذهن ثروتمند بدون هدف نیستند و برای انجام تمام کارهای خود هدفی دارند. آنها معتقدند که زندگیشان بدون داشتن هدف هیچ معنایی نخواهد داشت. این دسته از افراد نه تنها برای امروز و فردایشان هدف دارند بلکه برای ماهها و سالهای بعد خود نیز اهدافی را معین کرده اند.

افراد با ذهن ثروتمند اهداف خود را به اهداف کوچکتر تقسیم میکنند زیرا میدانند با برداشتن گامهای کوچک و متوالی، رسیدن به پیروزی و موفقیت را برایشان امکانپذیر میکند.

حال لحظه ای با خود بیندشید معاشرت با اینگونه افراد چه تأثیری بر روی نحوه عملکرد شما در مورد هدف میشود.

 

روز ششم:

اشخاصی که در حوزه کار و درآمد موقعیت بسیار خوبی دارند و به گونه ای می توان آنها را در زمره افراد ثروتمند دانست، دارای ذهنی ثروتمند هستند و این بدان معنی است که آنها به کار خود علاقه دارند.

اولویت اصلی ما برای انتخاب کار و حرفه مان میزان علاقه مان است. وقتی ما به کاری علاقه داشته باشیم همیشه اشتیاق برای کارکردن را خواهیم داشت حتی اگر موانعی بر سر راهمان وجود داشته باشد آنها را کنار می زنیم و کار و خود را به سرانجام می رسانیم.

افرادی که به کار خود هیچ گونه علاقه ای ندارند و تنها از روی اجبار به فعالیت در این حرفه مشغول میشوند، پس از مدتی از انجام کار خسته شده و با کوچکترین مسئله ای که پیش می آید کار خود را رها میکنند.

نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که با افرادی معاشرت نماییم که به کار خود علاقه دارند زیرا به ما نشان خواهند داد  که علاقه موجب می شود که از موانع نترسیم و برای رفع آنها تلاش کنیم.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *